يكم: پايان يك ائتلاف
صبح ديروز، "ائتلاف جوانان انقلابی مصر" طي يك كنفرانس خبري از پایان فعاليت اين ائتلاف خبر داد. اينان كه متشكل از جوانان انقلابي مستقل و يا نزديك به گروهها و احزاب و نيز فعالان رسانهاي به ويژه در عرصه سايبري بودند، از ابتدای انقلاب ۲۵ ژانویه تا روزهاي اخير كه محمد مرسي رئيس جمهور قانوني و منتخب مردم مراسم تحليف را به جا آورد، نقش بارزي در تحولات سياسي-اجتماعي اين کشور داشتند به طوري كه ميتوان گفت يكي از عوامل اصلي حركت تودهاي و مدني انقلاب اسلامی در مصر اين ائتلاف بود.
در حالي كه حتي اخوان المسلمين رسماً از فراخواندن مردم به تظاهرات كناره ميگرفت و اعلام مي كرد كه از اين تظاهرات حمايت مي كند، اين جوانان و به ويژه ائتلاف جوانان انقلابي بودند كه به ساماندهي تجمعات اعتراضي پرداختند. آنان، با عوامل رژيم مبارك گفتگوهاي انتقادي جدي داشتند و صلابت بعضي از اعضاي اين ائتلاف بود كه در اين گفتگوهاي انتقادي، كمر رژيم پوسيده نامبارك را ميلرزاند.
امروز، اين ائتلاف به هر دليل تصميم گرفت به پايان كار خود ادامه دهد. اما گرايش ها و بخشهاي مختلف آن حتي در همين كنفرانس رهبري ديروز خود اعلام كردهاند كه در قالب فعاليت مدني و قانوني و در صفوف حزبي در صحنه خواهند ماند. اين بدان معناست كه جوانان انقلابي نيز از صحنه كنار نرفتهاند بلكه ظرفيت اين ائتلاف را براي فعاليت خود پايان يافته ميدانند.
دوم: پرسش بنيادين
اين ائتلاف به كار خود پايان ميداد يا نه؛ يا جوانان انقلابي در صحنه سياست بمانند يا كنارهگيري كنند، مصر با يك پرسش بنيادين مواجه است. انقلاب اسلامي پايان يافت يا ادامه خواهد يافت؟ پاسخ به اين پرسش بيش از هر چيز نيازمند آشنائي با ماهيت و فطرت اين انقلاب است. انقلاب، تنها براندازي يك رژيم بر اساس قيام عمومي مردم نيست. بلكه براندازي تنها "وجه سلبي" انقلاب است. حتي اگر كار انقلاب را تنها براندازي يك رژيم بدانيم هم كار انقلاب مصر پايان نيافته است.
سوم: بازماندگان ماقبل انقلاب
عناصر ماقبل انقلاب، همانند عوامل رژيم نامبارك و نيز دستهاي استكباري غرب و رژيم صهيونيستي، هنوز در سياست مصر، تركتازي مي كنند. هنوز شوراي نظامي همچنان قدرت را در دست دارد. دست دخالت استكبار همچنان در مصر كوتاه نشده است. در حالي كه مردم مصر "مرسي" را برخلاف خواست آمريكا به رياست جمهوري برگزيدند، اوباما هنوز از اعمال نظر در كابينه او كوتاهي نكرده است. دو روز پيش "ويليام برنز" معاون وزيرخارجه آمريكا وارد قاهره شد. ديروز به ديدار مرسي، شتافت و نامهاي از اوباما را به وي داد. هر چند محتواي نامه مشخص نيست اما با درك اغراض آمريكا ميتوان محتواي آن را حدس زد. برنز با "مرادموافي"، جانشين "عمر سليمان" و رئيس دستگاه اطلاعاتي مصر و چند شخصيت ديگر مصري هم ديدار كرده است. رئيس او هيلاري كلينتون، وزيرخارجه آمريكا هم بار سفر بسته است تا هفته آينده با مقامات مصري ديدار كند. اين در حالي است كه يك پروژه غرب براي مرسي، ناتوان ساختن وي براي تشكيل كابينه است. ايجاد اختلاف بر سر سهمخواهي احتمالي بين گروههاي مختلف، ماندگار ساختن "كمال الجنزوري"، نخست وزير منصوب شوراي نظامي، كه تا سه ماه ديگر بر سر كاراست ، كاهش اختيارات رئيس جمهور و... از طرحهائي بوده است كه شوراي نظامي و ديگر عوامل استكبار جهاني در مصر تا كنون كليد زدهاند و در مواردي هم موفق بودهاند. به همين دليل ميتوان گفت هنوز هم انقلاب مصر، در وجه سلبي پايان نيافته است.
چهارم: صاحبان انقلاب در انتظار
اما انقلاب يك وجه ايجابي نيز دارد و آن بناي يك نظام سياسي نو، مبتني بر آرمانهاي صاحبان انقلاب است. بي شك صاحبان اصلي انقلاب مصر، شوراي نظامي، بازماندگان رژيم نامبارك، آمريكا، رژيم صهيونيستي، سران مرتجع عرب كه درآمدهاي نفتي مردم مظلوم خود را در قمار انتخاب "احمد شفيق باختند و... نيستند. بلكه صاحبان اصلي انقلاب اسلامي مصر، مردم مستمند و مستضعفي هستند كه با خون مطهر شهداي خود، دريائي براي غرق كردن فراعنه جديد برپا كردند. صاحبان اصلي انقلاب حاملان شعارهاي اسلامخواهان، استقلالطلبانه، آزاديخواهانه هستند. صاحبان انقلاب همان ارادههاي آهنيني هستند كه خط لوله گاز مصر به رژيم صهيونيستي را بارها قطع كردند تا از اين گنج تمام نشدني مصر بهره ببرد نه دشمنان مصر. كساني هستند كه به انتظار گشايش گذرگاه رفح و نجات مردم غزه از محاصره سفاكان نشستهاند.
روي كار آمدن مرسي تنها يك نشانه از آرمانهاي صاحبان انقلاب است. آرمان "اختيارمندي مردم در گزينش سران حكومت" با انتخاب مرسي محقق شده باشد. اما اين همه آرمانهاي صاحبان انقلاب نيست. تا تحقق اين آرمانها انقلاب اسلامي مصر يك انقلاب ناتمام است.